
با قدرت تمام راه شهیدان را ادامه میدهیم
نویسنده
: همسر شهید نظام تاجیک
بسم رب الشهدا و الصدیقین
سلام! سلام بر آنهایی كه از نفس افتادند تا ما از نفس نیفتیم، قامت راست كردند تا قامت خم نكنیم، به خاك افتادند تا به خاك نیفتیم ... سلام بر آنهایی كه رفتند تا بمانند و نماندند تا بمیرند ... سلام بر شهدا!
نظامم، افتخارم، شهیدم
آن همه شور و محبتت را، آن عشق و علاقهات را با کدامین جملات بیان کنم، چگونه عظمت روح لطیفت را به وادی توصیف کشانم. نظامم چطور همه را به روی صفحات کاغذ بیاورم، حال که تو در آبی آسمان ابدیت به خرمی سیر میکنی.
شهادت، این برترین خیر به گفتهی مولایم علی است. مطمئنم در آن دیار باقی تو به دیدار علی و زهرا میروی پس از تو خواهش میکنم دستان مهربانت را برای من و فرزندت امیرمحمد و رهایی که به دنیا نیامده، رهایش كردی رو به آسمان بالا ببر و نام مان را مانند همیشه با ترنم لحن دل انگیزت در پیش گاه خدایمان بخوان و برایمان دعا کن.
ای همسر جاودانهام جایت چه خالی ست در کنار ما، من درد فراق را در چشمان امیر محمدت نظاره میکنم و دم در نمیآورم تا محکم باشم و نشکنم و فرزندانمان را همانطور که خواسته بودی با راه تو مانوس کنم. نمیدانی وقتی امیرمحمد کوچکت بی قراری میکند و زبانی ندارد تا بگوید پدرم کجاست چه حالی پیدا میکنم.
خودم، فرزندانم و خانوادهام با قدرت تمام راه شهیدان را ادامه میدهیم و به اشارتی از سوی رهبر عزیزمان جانمان را نثار این راه مقدس میکنیم.
سلام! سلام بر آنهایی كه از نفس افتادند تا ما از نفس نیفتیم، قامت راست كردند تا قامت خم نكنیم، به خاك افتادند تا به خاك نیفتیم ... سلام بر آنهایی كه رفتند تا بمانند و نماندند تا بمیرند ... سلام بر شهدا!
نظامم، افتخارم، شهیدم
آن همه شور و محبتت را، آن عشق و علاقهات را با کدامین جملات بیان کنم، چگونه عظمت روح لطیفت را به وادی توصیف کشانم. نظامم چطور همه را به روی صفحات کاغذ بیاورم، حال که تو در آبی آسمان ابدیت به خرمی سیر میکنی.
شهادت، این برترین خیر به گفتهی مولایم علی است. مطمئنم در آن دیار باقی تو به دیدار علی و زهرا میروی پس از تو خواهش میکنم دستان مهربانت را برای من و فرزندت امیرمحمد و رهایی که به دنیا نیامده، رهایش كردی رو به آسمان بالا ببر و نام مان را مانند همیشه با ترنم لحن دل انگیزت در پیش گاه خدایمان بخوان و برایمان دعا کن.
ای همسر جاودانهام جایت چه خالی ست در کنار ما، من درد فراق را در چشمان امیر محمدت نظاره میکنم و دم در نمیآورم تا محکم باشم و نشکنم و فرزندانمان را همانطور که خواسته بودی با راه تو مانوس کنم. نمیدانی وقتی امیرمحمد کوچکت بی قراری میکند و زبانی ندارد تا بگوید پدرم کجاست چه حالی پیدا میکنم.
خودم، فرزندانم و خانوادهام با قدرت تمام راه شهیدان را ادامه میدهیم و به اشارتی از سوی رهبر عزیزمان جانمان را نثار این راه مقدس میکنیم.
شهدا مرتبط :
شهید نظام تاجیک